یک خاطره تلخ و شیرین

جامی است که عقل آفرین می زندش. صد بوسه ز مهر بر جبین می زندش. این کوزه گر دهر چنین جام لطیف. می سازد و باز بر زمین می زندش.

یک خاطره تلخ و شیرین

جامی است که عقل آفرین می زندش. صد بوسه ز مهر بر جبین می زندش. این کوزه گر دهر چنین جام لطیف. می سازد و باز بر زمین می زندش.

وعده ی ما لب دریا!!!

روی عکسا گرد و خاکه

بیشتر دلا هلاکه

قحطی گلای پونه ست

تقدیرا دست زمونه ست

عهد و پیمونا شکسته

رشته ی دلا گسسته

تقویما رو ماه تیره

زندونا پر اسیره

آدما یا همه مردن

یا که مات و دل سپردن

عصر ما عصر فریبه

عصر اسمای غریبه

عصر پژمردن گلدون

چترای سیاه تو بارون

مرگ آواز قناری

مرگ عکس یادگاری

تا دلت بخواد شکایت

غصه ها تا بینهایت

دلای آدما تنگه

غصه هم گاهی قشنگه

چشما خونه ی سواله

مهربون شدن محاله

حک شده روی هر دیواری

که چرا دوسم نداری

خونه هامون پر نرده

پشت هر پنجره پرده

تا دلت بخواد مسافر

تا بخوای عاشق و شاعر

شبا سرد و بی عروسک

دلای شکسته از شک

زلفای خیبی پریشون

خط زدن رو اسم مجنون

شهری که سرش شلوغه

وعده هاش همه دروغه

چشمای خیره به جاده

عشوه های نخریده

آسمونا پر دوده

قلب عاشقا کبوده

گونه ی گلدونا زرده

رفته و بر نمی گرده

آدما بی سرگذشتن

آهوا بدون دشتن

دفترا بدون امضا

ماهیان بدون دریا

تشنه ها هلاک آبن

همه حرفا بی جوابن

نصف زندگی نگاهه

بقیش همه گناهه

ادامه مطلب ...

!!!!

سلام  

خیلی وقته 1 دستی به سر و روی اینجا نکشیدم 

دلمم واسه همتون تنگ شده ولی چی کار کنم که ... 

قول میدم زود به زود آپ کنم 

مرسی از همه اونایی که به یادم بودن و سر زدن 

همتونو دوس دارم  

. 

در عـــــشق اگـــــر عذاب دنـــیا بکشــــی

با اشــــک به دیـــده طرح دریــــا بکشــــی

تا خـــلوت مــن هـــزار غربـــت باقـی ســت

تنــــها نشــــدی کـــه درد تنـــها بــکــشی

 

پ.ن: 

نه دل در دست محبوبی گرفتار
نه سر در کوچه باغی بر سر دار

از این بیهوده گردیدن چه حاصل ؟
پیاده می شوم دنیا نگه دار